شب های سرگشتگی

ساخت وبلاگ
یک رفیقِ ناب و پرجوشت که آرامت کند
سفت می گیرد به آغوشت که آرامت کند

گاه اوجِ نا امیدی یک رفیقی مثل کوه
بار بر می دارد از دوشت که آرامت کند

با صمیمیت مثالِ یک برادر می کند
غصه هایت را فراموشت که آرامت کند

آب می ریزد به رویِ آتشِ در سینه ات
تا کند سردت و خاموشت که آرامت کند

یک رفیقِ ناب توی مشکلاتِ زندگی
می شود هم مثل پاپوشت که آرامت کند
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07

نکنم شکوه اگر زیر غم آوار تو باشم
یا که رگبار هزاران گپ لیچار تو باشم

گله از یار که پیش دگران سود ندارد
عند نامردی و جورست نمک خوار تو باشم

روز امروزه وفایِ بشر از روی نیازست
بی نیازم من از اموال وفادار تو باشم

بغض آدم دو برابر شود آیینه زند جار
گفت و گویِ دل من با خود اگر یار تو باشم

نشود جای گزینِ تو کسی در دل خونم
تا قیامت من اگر در پی دیدار تو باشم
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07

هر کسی از مال خود بندهِ نوازی می کند
بی هوا با خضر و عیسی همترازی می کند

هر که لبخندی به فردِ غصه داری هدیه داد
بر تمامِ خوب ها هم پیشتازی می کند

بی تفاوت از کنارِ غصه داران رد نشو
کس نمی داند فلک فردا چه بازی می کند

دست هر کس را بگیری می رسد خیرش به خود
کار ها را چرخ گردان بازسازی می کند

ای که دستت می رسد تا می توانی دست گیر
چون فلک روزی تو را هم خوب رازی می کند
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 190 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07

هر که دارد می کند هی جُست و جویت دوست نیست
می شود همراه راه و خُلق و خویت دوست نیست

هر چه شد درخواست قبل از دار اجابت می کنند
ِ این زمان هم هر که می خندد به رویت دوست نیست

دزد دانا می کُشد بی شک صدایِ پای خود 
پا برهنهِ هر که می آید به کویت دوست نیست

بوی هر گل در مسیرِ باد می آید مشام
می رود،کج شد مسیرش رنگ بویت دوست نیست

باد هم وقتی مخالف شد مخالف می برد
خنده رو هم هر که مایل شد به سویت دوست نیست
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 190 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07

با نداری همه شب گونه ی ما تر شده است
عمر ما رفته و ماتم زده پر پر شده است

قیمتِ هر چه بگیری نفست می گیرد
با گرانی غم دل چند برابر شده است

این گرانی و نداری همه را لرزانده
لرزه یِ زلزله یِ فقر سراسر شده است

گُرده یِ ما که دگر تاب ندارد در غم
روی این گُرده ی ما هم پُرِ شش پر شده است

زندگی مان شده میدان نبردِ غم و درد
فقر چون حمله ی تاتار و سکندر شده است
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 163 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07

سوسنی سُنبل صنوبر مرمرشکی یاسمن
می درخشی ژربرایی هی درونِ انجمن

 

لاله ای، لیلوم و آنتریوم و فرزینا و رز
می دهی بو مثل گل مرغِ بهشتی در چمن

مثل گل پاىونیایی،مثل مریم پیله آ
می کشی قد در میانِ خرمن و دشت و دمن

آرملیسی،میخکی،داوودی و نرگس نشان
عاشقِ رویِ تو باشد مثل مینا مرد و زن

سر که بالا می کنی با گردشِ گلبرگ خود
بیشتر هم می شود خورشید عاشق مثل من
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 197 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07

هر که مِن فکر خوشهِ رحمت و یاری دَ نِسی
تا بشورهِ غمه دل مرد سواری د نسی

شوک و شوپر وُ قلا دور ولات ایخونن
تا صِدِی چلچله و کوگ و قناری دَ نِسی

چال ایروفه کُکا تا که کُکا شَل آوو
رسم غم بُردن و مِردی و برابری د نسی

قوم و خویشت مث دشمن سَرِ خین دارِیِ بات
ایل چون دشمنه دِ راه فراری دِ نسی

بی تعصب همه یِ ایل بَرِک نسل خوشه
تا ابد گرمی و هر شور و بخاری د نسی
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 207 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07

طاقت و صبر و تحمل دور باشی مشکل است
می گدازد غصه ها محصور باشی مشکل است

ذره ذرهِ می کَند از جسم من دوری تو
روز و شب زیرِ لبِ ساطور باشی مشکل است

تا نفهمد دشمنت از درد می نالی چرا
هی بخندی توی غم مجبور باشی مشکل است

هر کسی محرم ندارد پیش خود دق می کند
غرق درد و غصه ها ناجور باشی مشکل است

هر کجا دم می زنم از درد بی درمان خود
صبر دیگر چون تو هی منظور باشی مشکل است
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 171 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07

روی حق پا همه شب محض خدا نگذارید
تا که آهی نزند سر به هوا نگذارید

خون دل می چکد از سینه و ماتم داریم
دست رویِ دل پر غصه ی ما نگذارید

بی خیال از بدیِ غصه ی مردم هستیم
تا شود چیره به ما بد،دو خدا نگذارید
 
مرد آنست که با غصه ی مردم غم خورد
دست رد سینه ی هر فرد گدا نگذارید

سر فرود آورد آن کس که شود غِرّه به خود
زیر پا وقت خوشی ها همه را نگذارید
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 207 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07

گوشت کمیاب است و ماهی،مرغ و سبزیجات نیز
فقر با غم می شود هی حمله ور دندان تیز

امنیت دیگر ندارد هیچ کس از اقتصاد
مرگ لازم هست دیگر تا شود راهِ گریز

زیر خطِ فقر نیمِ جمعیت جان می دهند
با نداری با گرانی روز و شب ها اشک ریز

حرف جوری می زنند انگار مسىولان ما
در سوىد یا نوروژند و یا هلند و یا ونیز

نان شب دیگر ندارد مردمِ ماتم زده
فقر دیدی یا نداری،درد مسىولِ عزیز؟
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 237 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 2:07